کلافم ....... از این مغازه به اون مغازه..... از این گل فروشی به اون گل فروشی ......
- آقا گل نرگس دارید ؟
- نه خانم الان چه وقت گل نرگسه
- من خودم دیدم تو دست این بچه هایی که سر چهار راه وای میستن ........
- مگر اینکه اونجا پیدا کنی ..........
سر قرار ایستاده . می خوایم بریم فیلم اگه می تونی منو بگیر با بازی لئوناردو دی کاپریو . همون پسر خوشگله که آدم با دیدنش دلش ضعف می ره.
..........
بهم می گه چته اتفاقی افتاده؟ می گم نه....... خودم میدونم چون گل نرگس پیدا نکردم این حال و دارم.!!!!!!!!! خیلی مسخره است و لی امروز برام خیلی مهم بود که بوی نرگس رو بهش هدیه کنم. اصرار میکنه کلافه تر می شم. نمی خوام بهش بگم موضوع لوس میشه.
...........
فیلم مدتهاست که شروع شده . همه دارن می خندن . تمام صورتم خیس شده . حس می کنم که ازش فرسنگ ها دورم . خدا دوست شدن من با این غریبه کار خودته ولی آیا درست بوده ؟؟؟. شاید اگه تو اون لحظه گرمای دستاشو حس می کردم باز پرت می شدم کنارش. گریه ام کم کم به هق هق تبدیل می شه به سختی جلوی خودم و می گیرم. بهم می گه حالت خوبه ؟ سردته؟ می گم خوبم . مثل همیشه بهش جواب میدم.
...........
جلوی یه مغازه می ایسته با عجله و بدون اینکه چیزی به من بگه پیاده می شه. با تعجب نگاش می کنم. زود بر می گرده. می گم خوب؟!؟!؟ . می گه هیچی . می گم چیزی می خواستی بخری می گه آره دیروز برادرم گفت سی دی سیاوش قمیشی اومده رفتم پرسیدم گفت سه هفته دیگه می رسه . می خواستم سورپریزت کنم تا از این حال در بیای. سرم بیشتر درد می گیره. میگه من نهایت سعیم رو کردم. همه اینها رو می دونم ولی اون نمی فهمه که درد من همین محبت زیادشه که حس می کنم داره خفم میکنه و هیچ جایی به من نمی ده. هیچ وقتی ندارم . به زور وقت می کنم فقط محبتهاشو قبول کنم.
..............
می خوام از این حال و هوا در بیایم. می گم دو تا موز با هم بخوریم ؟ فوری نگه می داره . نه جلو تر هم هست. آره الان می رم برات می خرم. سه چهار تا موز خریده. اون دوتایی رو انتخاب می کنم که به هم چسبیدم از وسط نصفش می کنم . شروع می کنم به پوست کردن یکیش برای اونه. اولیش!!! .... انگار یه چیزی یادش اومده. فوری دستش رو می کنه تو نایلون و یه مور برمیداره و از ته!!! موزش رو بهش تعارف می کنم . شروع به پوست کردن می کنه. دستم خشک شده. می گم: نمیخوری ؟؟؟؟ هیچی نمی گه. شونه هام رو میندازم بالا و با حرص یه گاز گنده به موز میزنم. طوری که از بزرگیش دارم خفه میشم. یه نگاهی میکنه و می گه من داشتم برای تو پوست می گرفتم. روم و می کنم به بیرون حس می کنم بغض کرده. خودم هم دارم خفه میشم نمیدونم از بغش گلومه یا از موز بزرگه تو دهنم. می گه من این رو نمی خورم این ماله تو اه.. یکی دیگه بر میداره. من میگم من نمی خورم. وباز یه گاز بزرگ.... تو دلم بهش می گم: عزیزم چه سخاوتمندانه محبت من رو پس زدی !!!!!!!!!!!!!!!!!!! خیلی عصبانیم .
.................
قردا صبحه هنوز از دستش عصبانیم . بهم مهلت نمی ده خودم باشم.
.............
ساعت 9:30 شده . بهم زنگ میزنه. مثل هر روز نبود همیشه زودتر زنگ میزد . به محض اینکه می رسیدم شرکت سر ساعت 8:00 . میگه چرا زنگ نزدی؟ میگم : همینطوری. میدونم حرصش در اومده با سردی قطع میکنیم. دوباره زنگ میزنه . میگه : میدونی چیه من فکر می کنم که برات مردم ولی تو برای من تبم نکردی.
دنیا میریزه رو سرم. باز قطع میکنم. حالم داره به هم می خوره. زنگ میزنم بهش . می گم سلام خودم میدونم که این سلامم از صد تا یخ هم سرد تره. به زور حالم رو می پرسه سرده سرد. میگم کسی تا حالا بهت گفته که خیلی خودخواه و بی انصاف و از خود راضی تشریف داری . بی انصاف من که تمام زمانم مال توه یا خودت پیشمی یا پای تلفنیم یا پیغام می زنیم. من باید دیگه چیکار میکردم............ سرم دردم میکنه. دیگه یادم نمی یاد که چی میگم. تو دلم میگه اگه تو قدر نمی دونی............. حیف اون بوی نرگس ..........................
سر در نمی یارم چه جوری یه آدم می تونه اینهمه تغییر کنه ................ اعصابم به هم ریخته این هم یکی از نشو نه های قدرتشه ......... هنوز مات و مبهوت تم. خوبه حداقل به یه نتیجه هایی رسیدم . آدم خود خواه تر و مغرور تر از من هم پیدا می شه !!!
بچه جون تو خودتو دست هیچ کس نمی تونی بسپری مگر خدات. بعد از اینهمه سال هنوز عقلت نمی رسه............
وای خدایا چقدر نگرانشم ............
می دونم اینقدر دیوونه هست که محکم وایسه ..... خوب اینطوری بهتره ........
کلافه ام ..........
تق...................
دستم و می ذارم رو صورتم................
نمیدونم چی شد.
لیوانم ؛ همون لیوان سفید که روش عکسای میوه داشت و من با لذت توش نسکافه و چای می خوردم ؛ شکست ... تمام چای توش پرت شد تو صورتم....
رئیسم با نگرانی نگاهی به من کرد و گفت: مریم دست نزن. فقط یکی رو صدا کن بیاد برات تمیز کنه. خودت خوبی ؟ مواظب باش !!!
- خوبم . مرسی . خودم درستش میکنم.
اگه یه روزی یه جای لیوان سفید دم دستیم ؛ قلبم و بشکنه چیکار کنم .... خدایا نکنه بازم می خوای حکمتت رو نشونم بدی ...........
حالم خوش نیست !